به گزارش ایکنا، ساعد باقری، شاعر و پژوهشگر ادبی، در بخش نهم «ملکوت آرامش» میگوید:
گفت پیغمبر که نفحتهای حق/ اندرین ایام میآرد سبق
گوش و هش دارید این اوقات را/ در ربایید این چنین نفحات را
نفحهای آمد شما را دید و رفت/ هر که را میخواست جان بخشید و رفت
نفحه دیگر رسید آگاه باش/ تا ازین هم وانمانی خواجهتاش
انگار اشارت مولانا به احوال حسرت کسانی است که میگویند ماههای رجب و شعبان آمد و گذشت و البته بزرگان گفتهاند که عاقل بر فوات گذشته تأسف نخورد و قدر همین اوقات را بداند.
گفتهاند: محروم ماندن از دعا سختتر از محروم ماندن از اجابت است و این ماه ماه تلطیف شدن است و به مدد دعا، گنجینهای از معرفت در دعاهای منقول از ائمه کرام (ع) هست. از همین اول کار دریابیم که این شبها و روزها یکی اندر پی دیگری خواهد گذشت و ما خواهیم ماند و آنچه از این خجسته ساعات اندوختهایم. یادمان باشد که روزهای آخر ماه مبارک فرامیرسد یا در ساعات آخر و هنگام وداع دعا خواهیم کرد که این ماه رمضان را ماه رمضان آخرمان قرار نده و ما را به برکت دیدار دوباره این ماه نائل کن.
یوسفا آمد رسن در زن دو دست/ از رسن غافل مشو بیگه شدست
پند من بشنو که تن بند قویست/ کهنه بیرون کن گرت میل نویست
هان و هان ای راهرو بیگاه شد/ آفتاب عمر سوی چاه شد
این قدر بذری که ماندستت بکار/ تا در آخر بینی آن را برگ و بار
تا نمردست این چراغ باگهر/ هان فتیلش ساز و روغن ای پسر
هان مگو فردا که فرداها گذشت/ تا بکلی نگذرد ایام کَشت
این عادتمان است که اصلاح خودمان را در هر زمینهای به بعدها موکول میکنیم. قرار است که نمازخوان شویم یا ورزش کنیم و مواظب تغذیه خود باشیم. مولانا در این باره داستان و حکایت زیبایی دارد که در نوبت دیگر آن را تقدیم حضورتان میکنم.
انتهای پیام